40 روزگیت مبارک گل دخترم
سلام عشق مامان...نقل و نباتم...خدا رو صد هزار بار شاکرم از داشتنت، تک تک لحظات من و بابایی رو پر کردی شما، مامان جون چهل روز شد
که شما با منی...دختر نازم خیلی شبها بیتابی و بدقلقی میکنی اما تمام این بی خوابی ها و سختی ها فدای سرت خوشملم...سدنای نازم 15
دیماه هم رفتیم چکاپ خداروشکر همه چیز عالی بود و وزن شما شده 4400 و قدت 55 سانت هزار ماشالله...مامان جونی اگه بخوام از
کارهات بگم خیلی خوب صدای مامانی رو میشناسی، همش میخوای لخت و پتی باشی و وقتی عوضت میکنم دیگه دوست نداری ببندمت، شما
عاشق سینه چاک حمومی و جیک نمیزنی دوست داری هی آب بریزم روت خلاصه من خیلی ازت راضی هستم گل نازم...واسه خنده هاتم که دل
مامانی ضعف میره و حسابی ماچت میکنه...باباییتم که دیگه هلاکته شدید...خیلی خیلی دوستت داره، همیشه اگه خونه باشه بغلت میکنه و
آروم میکنه عاشقته خلاصه...ان شالله روز به روز بهتر بشی و بیشتر دلمونو ببری نقل مامان، سدنا جونم امروز بعد از ده ماه خونه مامان میترا
جونت بودن میریم خونه خودمون به امید خدا، عسلم مامان میترا برای شما سنگ تموم گذاشت امیدوارم بزرگ که شدی نوه ی قدردانی باشی
براش عروسک قشنگم